هشدار در مورد “آکادمی هنر و رسانه” و مهرانا رزمآرا
امروزه افراد زیادی اقدام به راهاندازی دورههای گویندگی و فن بیان میکنند. در این میان، بررسی اعتبار مدرسین و مجوز نهادهای آموزشی بسیار مهم است…
در این صفحه تجربهای شخصی و مستند از ضمانت بانکی برای فردی با عنوان دکتر مهرانا رزمآرا، مدیر خودخواندهی آکادمی هنر و رسانه، با شما به اشتراک گذاشته میشود.
هدف، تخریب شخص خاصی نیست — بلکه اطلاعرسانی و هشدار به افرادیست که ممکن است در شرایط مشابه قرار بگیرند
در سال ۱۳۹۷، در یکی از دورههای مدرسه کسبوکار ماهان با خانم مهرانا رزمآرا (مرضیه رزمآرا لک) آشنا شدم.
با وجود اینکه ایشان در همان ابتدای مسیر، دوره را ترک کردند، ارتباط و گفتوگوهای ما در حوزه کسبوکار تا سالها بعد ادامه داشت.
در مهرماه ۱۴۰۲، ایشان از من درخواست کردند تا ضامن بانکی وام ۱۰۰ میلیون تومانی در بانک آینده شوم.
دلیل دریافت وام را برگزاری سمیناری در سالن همایشهای صدا و سیما اعلام کردند.
ایشان اظهار داشتند که:
-
هزینه ثبتنام سمینار یکروزه، ۷ میلیون تومان خواهد بود
-
ظرفیت سالن ۷۰۰ نفر است
-
و در نتیجه، این رویداد میتواند سود مالی قابلتوجهی داشته باشد
پس از مدتی، از من خواستند که در فروش بلیتهای سمینار نیز همکاری کنم.
با وجود آنکه این همکاری را نپذیرفتم، اما پیشنهاد دادم از یکی از همکلاسیهایمان که در زمینه فروش بسیار حرفهای است، کمک بگیرند.
در ادامه، قراردادی به عنوان مشاور فروش بین آن فرد و خانم رزمآرا امضا شد و من به عنوان داور بیطرف در قرارداد تعیین شدم.
چند روز بعد، خانم رزمآرا اعلام کردند که به جای مشاور فروش، نیاز به عامل فروش دارند و دستمزد او را ۱۰٪ از کل فروش تعیین کردند.
در همان ابتدا مقرر شده بود که ۹۰ میلیون تومان پیش از شروع سمینار به فرد مورد نظر پرداخت شود که ایشان مبلغ ۷۸ میلیون تومان را پرداخت کردند.
اما ۲۰ روز پیش از برگزاری سمینار، خانم رزمآرا بهصورت یکطرفه پروژه را منحل کردند تا به گفته خودشان، از ورود به بدهی بیشتر جلوگیری کنند.
پس از لغو پروژه، برخلاف توافق اولیه، مدعی شدند که فرد عامل فروش باید تمام ۷۸ میلیون تومان دریافتی را بازگرداند.
چندی بعد، از طریق تماس مسئولین بانک آینده متوجه شدم که ایشان پس از پرداخت چند قسط ابتدایی وام، پرداخت اقساط را متوقف کردهاند و در نتیجه، بانک با استناد به ضمانتنامه من، اقدام به برداشت وجه از حساب من کرد.
متأسفانه، از آن زمان تاکنون، هیچگونه پاسخگویی از طرف ایشان انجام نشده است؛ نه تماس، نه پیام، نه حتی عذرخواهی.
و اکنون، بار این بدهی بهطور کامل بر دوش من افتاده است.

سمیناری که هرگز برگزار نشد
🎭 درباره «آکادمی هنر و رسانه» و روند فعالیت آن
در سال ۱۴۰۲، همزمان با برنامهریزی برای برگزاری یک سمینار، خانم مهرانا رزمآرا اقدام به اجارهی یک واحد از مجتمع فنی تهران واقع در خیابان آیتالله کاشانی تهران نمودند.
این در حالی بود که توان مالی لازم برای پرداخت اجارهبها وجود نداشت و هزینهها با اتکا به مبالغ دریافتی از ثبتنام هنرجویان برنامهریزی شده بود.
در ادامه، ایشان با دعوت از آقای حامد عزیزی، دوبلور خوشنام کشور که سابقه ۱۷ سال فعالیت حرفهای در دوبله و صدا، از جمله صداپیشگی شخصیت اصلی انیمیشن پاندای کونگفوکار را در کارنامه دارد، قصد راهاندازی دورههای آموزشی دوبله را داشتند.
همزمان با شروع این فعالیتها، ایشان اقدام به راهاندازی استودیویی صوتی در همان دفتر کردند، بدون آنکه تأمین مالی مشخصی برای ساخت یا تجهیز آن انجام شده باشد.
هزینههای پروژه از طریق صدور چکهای متعدد، وعدههای پرداخت آتی و ثبتنامهای آینده تأمین میشد، اما در عمل به بسیاری از تعهدات مالی عمل نشد و اختلافاتی با افراد مختلف شکل گرفت.
یکی از مهمترین موارد، اختلاف مالی میان خانم رزمآرا و آقای حامد عزیزی بود.
طبق توافق اولیه، قرار بر تقسیم درآمد به صورت ۵۰-۵۰ بود، اما آقای عزیزی در ادامه متوجه شد که مبالغ واقعی دریافتی از هنرجویان بیش از رقمی بوده که به ایشان اعلام شده بود.
برای مثال، به آقای عزیزی گفته شده بود شهریه هر هنرجو ۷ میلیون تومان است، در حالیکه برخی هنرجویان مبالغ بالاتری پرداخت کرده بودند.
در واکنش به اعتراض ایشان، خانم رزمآرا اظهار داشتهاند:
«اینکه من از هنرجوها چقدر گرفتهام به شما ربطی نداره؛ با شما جلسهای ۳.۵ میلیون توافق کردیم.»
همین لحن و عدم شفافیت مالی، دلیل اصلی قطع همکاری میان طرفین بود.
در نهایت، بهدلیل انباشته شدن بدهیها و عدم توانایی در پرداخت هزینههای دفتر، مالک ساختمان واحد را تخلیه کرده و دفتر آکادمی از ایشان بازپس گرفته شد.
بر اساس اظهارات برخی هنرجویان، ایشان:
-
از برخی از هنرجوها با وعدهی مشارکت در سود مبالغ بالا (حتی بالای ۱۰۰ میلیون تومان) دریافت کردهاند
-
دورههایی را ثبتنام کردهاند که بهدلیل از دست رفتن دفتر هیچگاه برگزار نشده
-
و با وجود پیگیری مکرر، مبالغ پرداختشده را به هنرجویان بازنگرداندهاند
شایان ذکر است، این آکادمی هیچگونه مجوز رسمی از وزارت علوم، فنیوحرفهای یا سازمان سینمایی نداشته و تمام فعالیت آن، مبتنی بر برند شخصی و وعدههای فردی بوده است.
❌ ادعای دکتری که در هیچ مرجع رسمی تأیید نشده است
❌ فعالیت موسسهای که فاقد مجوز رسمی آموزشی از وزارت علوم یا فنیحرفهای است
❌ اعطای گواهینامههایی از طریق مؤسسات ثالث غیرقابل پیگیری قانونی
❌ وعدههایی در خصوص سرمایهگذاری سودآور، بدون شفافیت و تعهد
من با نیت خیر و حمایت انسانی، ضامن بانکی برای این فرد شدم. اما نه اقساطی پرداخت شد، نه پیامی، نه عذرخواهی. تنها سکوت… و بیپاسخماندن اعتماد.
در پیگیریهای بعدی متوجه شدم این مدل رفتار، تکراریست و افراد دیگری نیز تجربههای مشابه داشتهاند.
📷 مستندات گفتگو
برخی از پیامهای واتساپ نشاندهندهی تلاشهای محترمانه من برای حل مشکل و پاسخنگرفتن کامل هستند.


🎓 درباره مدارک صادرشده
بسیاری از گواهینامههایی که از طرف این آکادمی صادر میشوند، مستقیماً توسط مؤسسات ثالث انجام میگیرد که ارتباطی با نهادهای رسمی ندارند و بخشی از مبلغ دریافتی صرف پرداخت به این مراکز میشود.
این گواهیها معمولاً قابلیت ترجمه رسمی یا اعتبار استخدامی ندارند.
📜 حکایت: “درخت زهرآگین”
در روزگاری دور، پادشاهی بود که باغی بزرگ در پشت قصرش داشت. روزی یکی از درختان، برگهایی زیبا و درخشنده داد. مردم گفتند: «این درخت خاص است! میوهاش باید شفا باشد.»پادشاه هم فریب ظاهرش را خورد و دستور داد میوهاش را بچینند. اما وقتی خورد، بیمار شد. حکیم دربار گفت:
«این درخت، درختی سمیست. ظاهرش فریبنده بود، اما ریشهاش آلوده است.»پادشاه، خشمگین خواست درخت را قطع کنند. اما حکیم لبخند زد و گفت:
«این درخت را نگاه دار، اما حصاری دورش بکش. تا نسلهای بعد، بیاموزند که هر برگ براق، طلا نیست.»
من از سر محبت و حمایت انسانی وارد این تعهد شدم، نه از روی بیفکری یا فریب. اما پاسخ این همراهی، بیتفاوتی و بیمسئولیتی بود.
این صفحه را ساختم، نه برای شکایت… بلکه برای یادآوری اینکه حتی در نیکوترین نیتها، باید مقداری احتیاط، و حصاری از آگاهی هم باشد.
🎴 پایان با نگاهی انسانی
کمک کردن اشتباه نیست…
نیت خوب، چیزی نیست که پنهانش کنیم یا ازش خجالت بکشیم.
اما یاد گرفتم: مهربانی، اگر بیحفاظ باشد، خودش را زخمی میکند.
نه به خاطر اشتباه بودن مهربانی، بلکه چون دنیا همیشه مثل نیت ما پاک نیست.
این تجربه را نوشتم، نه برای انتقام…
برای اینکه شاید، یک نفر، یکجا، پیش از امضا، یک بار بیشتر فکر کند.
🌿⚖️
بیایید بیشتر مراقب خودمان باشیم… نه از ترس، بلکه از روی آگاهی.
📩 اگر روزی این صفحه را دیدی…
شاید یادت بیاید که روزی کسی، با تمام اعتمادش کنارت ایستاد.
نه برای سود، نه از اجبار — از سر مهربانی، همدلی، و ایمان به انسانیت.
اما آن اعتماد، بیپاسخ ماند.
انسانی که با نیت خیر پشتت ایستاد، دلش شکست… اما هنوز ایستاده.
و اگر کسی در این میان زمین خورده باشد، آن کسیست که بار اعتماد را رها کرد،
نه کسی که آن را به دوش کشید.
شاید امروز دیر باشد، اما هیچوقت برای جبران، خیلی دیر نیست…
سوالات متداول
بر اساس تجربیات متعدد کاربران، همکاری مالی یا آموزشی با ایشان منجر به بروز مشکلاتی از جمله عدم اجرای تعهدات و مشکلات حقوقی شده است. توصیه میشود با احتیاط کامل عمل کنید.
بر اساس بررسیها، آکادمی هنر و رسانه به عنوان یک نهاد آموزشی ثبتشده و دارای مجوز قانونی شناسایی نشده و فعالیت آن بدون مجوز رسمی صورت میگیرد.
با وجود استفاده از عنوان «دکتر مهرانا رزمآرا» در معرفی خود، اطلاعاتی مبنی بر داشتن مدرک دکترای معتبر از منابع رسمی منتشر نشده است. استفاده از این عنوان میتواند باعث برداشت نادرست در مخاطبان شود.
ثبت دیدگاه